هو الحی الذی لا یموت
بارالها! هنگام فرا رسیدن مرگ و آنگاه که مرا در خود فرو میبرد و زمانی که جانم در میان استخوانهای سینهام قرار دارد و آن هنگام که به زیر گلویم میرسد و در آن حال که از دنیا بیرون میروم و در ساعتی که هیچ اختیاری از خود ندارم و هیچ سود و ضرر و نیز سختی و آسایشی را نمیتوانم برای خود فراهم سازم، نسیمی از رحمت خود و بهرهای از خشنودیات را به من عطا فرما.
و پیش از آنکه جانم را بگیری و روحم را قبض کنی و فرشته مرگ را بر خارج ساختن جانم مسلط کنى، بشارتی از کرامت خود را به من ارزانی دار؛ بشارتی که تنها از جانب تو باشد تا قلبم را مطمئن گرداند و جانم را خشنود و دیدگانم را نورانی و چهرهام را مسرور سازد و رنگ رخسارم را درخشندگی عطا کند و جانم را آرامش بخشد. بشارتی که موجب آسودگی تمام اعضای بدنم گردد. تا هر مخلوقی از مخلوقاتت که مرا میبیند و هر بندهای از بندگانت که توصیف مرا میشنود، بر آن غبطه خورد [؛بشارتی که] شدائد مرگ را بر من آسان گرداند و رنج آن را از من برطرف سازد و شدت آن را از من دور گرداند و بیماری آن را از من برطرف و هم و غم آن را از من دور سازد و مرا از بلاهای آن باز دارد و از شرّ آن و کسانی که در آن هنگام حضور دارند پناه دهد و از خیر آن و خیر کسانی که در آن زمان حاضر هستند و خیر آنچه پس از آن واقع میگردد، بهرهمند کند.
و آنگاه که جانم گرفته شد و روحم از کالبدم خارج گردید، روحم را در میان ارواح پاک و جانم را در میان جانهای صالح و جسدم را در میان جسدهای پاکیزه و عملم را در میان اعمال مقبول قرار ده و از جایگاه قبرم و محل پوشانده شدن بدنم، آنجا که گوشتهایم کوبیده شده و استخوانهایم دفن میگردد و تنها و بیکس رها شدهام و هیچ قدرتی بر خود ندارم…
به قول سعدی که گفت:
بماند سالها این نظم و ترتیب ز ما هر ذره خاک افتاده جایى
غرض نقشى است که از ما باز ماند که هستى را نمىبینم بقایى
……………………………………………………………………………………………………
دوست عزیز، لطفا نظرات و پیشنهادات خود را از طریق پست الکترونیکی info@azyadrafte.ir با ما در میان بگذارید. با تشکر فراوان و التماس دعای خیر